بیسکولنز

بیسکولنز

دنیای حدیث ملکی - دنیای انیمیشنی از اعداد خیال انگیز
بیسکولنز

بیسکولنز

دنیای حدیث ملکی - دنیای انیمیشنی از اعداد خیال انگیز

استریوتایپ ها و دنیای فیلمسازی انیمیشن

 سلام همراهان خوبم،

 این مقاله از سری "بیسکولنز خارج از قاب " هست ، من حدیث ملکی فیلمساز، عکاس و مروج علم هستم و در سری " بیسکولنز خارج از قاب " به آنچه که درباره ی تولید فیلم انیمیشن و عکاسی مستظرف هست می پردازم. الگوهای نقوش، الگوهای رفتاری و الگوهای حرکتی از موضوعات مورد علاقه ما در بیسکولنز است، امروز می خواهم  معرفی مختصر مفهوم استریوتایپ بپردازم ، یک الگوی ذهنی رفتاری 

هفته ی گذشته ویدئویی را در اینستاگرامم معرفی کردم و یک روز صبح لایوی برای دوستداران برگزار کردیم. 

ویدئو از جردن متر هست، عکاسی که بعد از عکاسی پرتره روی کانال یوتیوبش متمرکز شد و سری عکاسی در 10 دقیقه را شروع کرد. و از بالرین ها کمک می گرفت تا در 10 دقیقه بتوانند با هم بیشتری عکس را در جاهای مختلف داشته باشند، عکس هایی که می توان آن ها را تلفیقی از عکاسی ورزشی و مستظرف دانست. 

Bullied Dancer Gets Viral by Jordan Matter 


بعد از مدتی ارتباط قوی بین مخاطبان و جردن شکل گرفت و کم کم نمونه هایی به او معرفی شد، در این ویدئو ( لینک مشاهده) جردن به سراغ دختری به نام لیزی رفت، دختری که در 5 سالگی بعد از مرگ مادرش به طور افراطی چاق شده بود اما همچنان باله را ادامه می داد، صحبت های مردم، تمسخر آن ها و یا پچ پچ ها همیشه او را آزاد می داد اما او به کارش ادامه می داد. 

  


تا اینکه یک بار ویدئویی از او که با آن جسه با فرزی و چابکی با سرعت می چرخید، اینترنت را پر کرد. همه دست به دست ویدئو را به دیگری نشان می دادند. چرا؟ چون در ذهن افراد باوری بود که چاقی و لاغری معیار است و این ویدئو باورهای آن را را تکان می داد. 


باورهایی که در بین تعداد زیادی وجود دارد حال آنکه بسیار ساده سازی شده اند ، یا اصلاً درست نیستند را «استریوتایپ» می نامند. شاید کلمه ی کلیشه بتواند کمک کند معنای آن را بهتر درک کنید. 

تصوراتی که در تاریخ درباره ی رنگ پوست وجود داشته و هر از چند گاهی جنبش هایی شکل می گیرد و یادآوری می کند که باور اشتباه است، باورهایی که به جنسیت مربوط اند ، به سن مربوط اند و به وزن و ....

حتی همیشه اینطور نیست که این باور اسم سمت دیگران باشد، گاهی خود فرد دچار باور این استریوتایپ می شود، و در واقع بدون اینکه هیچ عامل بیرونی او را محدود کند، ذهن او و باور محدود کننده ی او مانع ادامه ی حرکت او می شود. 

اما چه می شود که  ما استریوتایپ ها را در خودمان پرورش می دهیم؟ به نظر من چاره ی سم زدایی این ها تفکر هست، همان طور که غذا می خوریم و بعد غذا را هضم می کنیم، هر غذای روحی نیز که می بینید یا می شنوید یا می خوانید باید تحلیل و بررسی کنید با نوشتن در مورد آن با تعریف کردن و ... درباره اش فکر کنید... زیاد فیلم دیدن، زیاد رمان خواندن و .. هنر نیست، و فضیلت هم نیست، در واقع داستان وقتی به اوج احساس می رسد جایی است که دریچه ی ناخودآگاه انسان باز می شود و ناخواسته موضوعی را می پذیرد، حتی بدون آن که آن موضوع اصلی باشد ، مثلا تصور کنید که فردی 5 فیلم می بیند ، همه عاشقانه و با موضوع عشق اما در همه ی آن ها سیاه پوستی نقش گارسن دارد یا مشاغل کم درآمد دارد اما مدیران همه رنگ سفید دارند، یا لهجه ندارند  ، فرد به چنین موضوعی اصلا دقت نمی کند، تنها حواسش به موضوع عاشقانه ی فیلم است اما چنین تصوری به شکل استریوتایپ در اعماق وجودش ممکن است (تنها ممکن است) بنشیند ، راه چاره اش ایجاد تعادل در ورودی و خروجی است که قبلا در پادکستی مفصل در مورد آن توضیح دادم . 


اما چه طور سم زدایی انجام دهید و باورهای اشتباه را بشکنیم؟ رهاش دیدن و مطالعه کردن افرادی است که با داشتن آن محدودیت اما به موفقیت دست پیدا کرده اند، مثلا لیزی هنرمند باله که معرفی کردیم، تعریف می کرد، فردی به او گفته بود: « من هم مثل تو چاق بودم و به خاطر حرف مردم رها کردم، اما کار تو را که دیدم، امید پیدا کردم و دوباره باله را شروع کردم » 


و در پایان اینکه اصل، ظاهر بدن نیست، داشتن بدن ورزیده و سالم بسیار مهم است و اگردر ادبیات مان نگاه کنیم همیشه صحبت از تن سالم و ورزندگی بوده است. 


از این که با ما بودید متشکرم ، دعوت می کنم  عضو گروه مطالعه ی   بیسکولنز شوید.  اگر پیشنهاد دیگری  به عنوان کتاب یا فیلم بعدی برای گروه مطالعه و بررسی  دارید از شنیدن آن خوشحال خواهم شد. 

همچنین می توانید  عضو خبرنامه ی ما نیز بشوید تا مطالبی که می نویسم بلافاصله  به ایمیل شما برسد. 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.