بیسکولنز

بیسکولنز

دنیای حدیث ملکی - دنیای انیمیشنی از اعداد خیال انگیز
بیسکولنز

بیسکولنز

دنیای حدیث ملکی - دنیای انیمیشنی از اعداد خیال انگیز

باز هم ستایش من درباره رادیو به عنوان منبع الهام فیلمسازان

سلام به همراهان خوبم و علاقه مندان به فیلمسازی انیمیشن و ترویج علم، کنجکاوی  و خلاقیت، 

من حدیث ملکی هستم و اگر یادتان باشد دوبار در رابطه با اینکه چه طور رادیو دید من را عوض کرد  و چرا فکر می کنم رادیو برای یک مصورساز و فیلم ساز مهم مهم و مهم است نوشتم (اینجا  و اینجا )   راستش را بخواهید دیگر گوش دادن به آن را به عنوان آیین زنده نگه داشتن خلاقیت انجام می دهم 

در واقع قبلا همیشه به برتری رادیو از نظر اینکه تخیل را تقویت می کند، آگاه بودم، یادم می آید شاید 10 سال قبل سر کلاس کارگردانی گفتم که یکی از کارهایی که دوست دارم رادیو گوش دادن است، اینکه بر خلاف فیلم و تلویزیون، همه چیز را آماده به شما نمی دهد و ذهن و تخیل شما فعال می شود، یعنی شما کمتر منفعل هستید. 


  

  

سابق بر این تنها برنامه های گفتگو محور گوش می دادم، معمولا درباره ی هنر، رادیو فرهنگ موج محبوبم بود و رادیو آوا و رادیو پیام و رادیو زبان خارجی ، اما  همان طور که در دو پست قبلی گفتم این بار با برنامه های  شخصیت محور که آشنا شدم  ( و نه نمایشنامه خوانی )  یک قصه جلوی چشمانم می دیدم، قصه ای که از یک کمیک استریپ سریعتر جلو می رفت و از یک انیمیشن به مراتب سریع تر.  چند نکته در این باره به نظر رسید

-تفکر برنامه سازی رادیو سریالی است، بنابراین بحث استفاده مجدد دارد و بحث راندمان بالا 

- دقت کردم و متوجه شدم ویژگی برنامه هایی که من را جذب می کنند، تصویرسازی است، مثلا در برنامه ی جیک و پیک مدام  با شخصیت اصلی یعنی امیر از این طرف به آن طرف، از این طبقه به آن طبقه و از پیش یکی به کنار یک نفر دیگر می رویم، من آدم کم حوصله ای هستم و خیلی راحت از برنامه هایی که تصور آغاز تا انتها این هست که همه کنار هم هستند خسته می شود، این ترفند عالی است، من را کامل نگه می دارد یا مثلا برنامه ی چوبخط هم بخش ورود دارد، یعنی اول مجری می آید بعد با داستانی داور ها وارد می شوند و بعد ادامه ی ماجرا ... 

- تعامل با مخاطب یا همان CALL TO ACTION این دقیقا همان چیزی است که من می خواستم اما شیوه ی تولید کشدار و  دو تا 4-5 ساله ی انیمیشن این ارتباط را از من گرفته بود و از طرفی اصلا مهارت دعوت به عمل را از مخاطب نداشتم، حس می کردم مصنوعی است یا نمی شود، اما زیاد که به این برنامه ها گوش دادم حسش را گرفتم اینکه حس وقت گذاشتن، حس با هم بودن، حس همراهی کردن این حسی هست که  برای تعامل باید داشت تا به ایده های شکل گیری جامعه (community) در شیوه های نوین صنایع سرگرمی دست پیدا کرد. 

- تمرکز و سفتن، وقتی برنامه ها را گوش می دهم می بینم چه قدر صیقل هست، این از زیبایی کار شخصیت دار هست، تصور کنید که شما دارید کونگ فو پاندا یا توی استوری 2 یا 3 را می بینید، در این ها دیگر مثل شماره ی یک بخش معرفی شخصیت ها نیست، همه آن را از قبل می شناسند بنابراین در شماره های بعدی همیشه شما به جزئیات ، بیشتر وقت می گذارید ، این خودش زیباست، و هنر هست، مثلا در قسمت آخر جیک و پیک با صدا می گفت " بورس اینجاست، فرا بورس اینجاست" و صدا در جمله ی دوم دور شد، انقدر این ظرافت برایم  لذت بخش بود که قابل توصیف نیست.


برخلاف همه که به علاقه مندان فیلمسازی و دانشجویان توصیه می کنند فیلم ببینید من توصیه می کنم، رادیو گوش کنید، کمیک بخوانید، گرافیک ناول بخوانید، طراحی کنید ، مطالعه تخصصی کنید، مطالعه ی  توسعه ی فردی و کسب و کار کنید و وقتی نوبت فیلم دیدن می شود حتما حتما فیلم دیدن فعال داشته باشید و نه منفعل، یعنی لذت ببرید ، آزادانه ببیند اما حتما بین ورودی و خروجی تعادل ایجاد کنید مثلا بعد هر فیلمی که دیدید یک کار مرتبط کنید، طراحی یک کاراکتر، نوشتن خلاصه ، نوشتن تحلیل و .. درباره ی آن فیلم 


شاد و کنجکاو و خلاق باشید 

حدیث ملکی ( فیلمساز انیمیشن و مروج علم اعداد و الگوها با هنر 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.